قضاوت

قضاوت عجولانه ممنوع! 

امام صادق علیه السلام براى مهمان خود خرماى مرغوبى آورد. مهمان آیه‌اى از قرآن خواند. ١ که مفهومش این بود: از این نعمت‌ها در قیامت، مورد بازخواست قرار خواهید گرفت. 

گویا به نظرش آمد که خرماى به این خوبى، چرا در منزل امام است. امام فرمود: 

مراد از نعمتى که در قیامت مورد بازخواست قرار گرفته مى‌شود، نعمت رهبرى و ولایت است و نه خرما. ٢

این مهمان به خیال خود، خرماى عالى را خلاف زهد و مقام امامت دانست و خواست به امام تذکرى بدهد. غافل از آنکه، امر و نهى و تذکر نیاز به شناخت معروف و منکر دارد و با قضاوت عجولانه نمى‌توان هر کلامى را گفت. در حدیث مى‌خوانیم: 

خداوند منزه است از آنکه از نعمتهاى مادى سوال کند زیرا انسان‌هاى معمولى از آب و نانى که به شخصى مى‌دهند، بازخواست نمى‌کنند؛ تا چه رسد به خداى رحمان. 

میانه‌روى 

مسلمان باید در امر و نهى میانه‌رو باشد و از هرگونه خود کم‌بینى و ضعف و یا خشونت و تندروى بپرهیزد. ١

محبوبیت و نفوذ کلام 

از امام صادق علیه السلام سوال شد: آیا امر به معروف و نهى از منکر بر همه واجب است‌؟ 

امام فرمود: این کار بر شخصى واجب است که مورد احترام و اطاعت دیگران باشد و نسبت به معروف، علم و بصیرت داشته باشد، و نه بر کسانى که خود در انتخاب راه متحیرند. ٢

بنابراین، اگر کسى خواست جلوى فسادى را بگیرد، حتماً باید مو به مو از عالم با تقوى پیروى کند تا گرفتار حرکتهاى ناشیانه و خودسرانه‌اى که سبب بهره‌بردارى دشمن و یا سوء استفاده افراد مغرض و یا مانع حرکتهاى اساسى مى‌شود، قرار نگیرد. 

در اینجا حدیث جالبى را نقل مى‌کنیم تا بدانیم که امر به معروف و نهى از منکر کار ساده‌اى نیست و هر کسى نمى‌تواند با هر شناختى که دارد و با هر شیوه‌اى که مى‌پسندد، این کار را انجام دهد. در حدیث حسینى مى‌خوانیم: «صاحِبُ‌ الاَمرِ بِالمَعروفِ‌ یَحتاجُ‌ الى ان یکون عالِماً بالحَلال و الحرام» : «کسى که امر به معروف مى‌کند، باید دین شناس باشد و حلال و حرام را بداند». 

«فارغاً من خاصّة نفسه» : «او باید گرفتار نفس خود نباشد». اگر حرفى مى‌زند و یا گامى بر مى‌دارد، براى اصلاح جامعه و رضاى خدا باشد و نه سختى دیگران و یا مطرح کردن خود.» 

«ناصحاً للخلق» : «او باید خیرخواه مردم باشد و انگیزۀ او، سوز درونى و غیرت دینى باشد.» 

«رحیماً رفیقاً بهم» : «او باید با مردم مهربان و رفیق باشد و تا ضرورت پیش نیاید، خشونت نکند.» 

«داعیاً لهم باللطف» : «او باید با لطافت ومحبت مردم را به کار خیر دعوت کند.» 

«حسن البیان» : «گفتارش نیکو باشد.» 

«عارفاً بتفاوت اخلاقهم» : «او باید بداند که هر کس خلق و خویى دارد و با هر کس باید طور خاصى سخن گفت.» 

«بصیراً بمکر النفس» : «او باید از حیله‌هاى نفسانى آگاه باشد» تا مبادا در قالب امر به معروف و نهى از منکر به اهداف شومى کشیده شود. 

«صابراً» : «اگر در راه امر به معروف و نهى از منکر ضربه‌اى دید، مأیوس نشود و پشتکار داشته باشد.» 

«لا یکا فیهم و لا یشکو منهم» : «اگر از مردم آزارى دید، انتقام نگیرد و شکایتى نکند.» 

«لا یستعمل الحمیه» : «در کار خود تعصب قومى و قبیله‌اى نداشته باشد.» 

«لا یغتاظ‍‌ لنفسه» : «غیظ‍‌ او براى نفس نباشد»، بلکه براى خدا و کار زشت باشد. نه اینکه چرا شأن و مقام مرا مراعات نکرد. ١

آگاهى شرط‍‌ امر به معروف و نهى از منکر ٢

امر به معروف و نهی از منکر، صفحه 122

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.