اطمینان

انتظار ظهور:

?به خدا اطمینان داشته باش?

?ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. چند تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید:  به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این کته ی بی نمک بدهید، به او آش بدهید.
? مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی کند.
?حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند؟دکتر میگوید:اگرمن رابه عنوان دکترقبول داری ،تشخیص من این هست.

 

 ?ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی؟
 ✅ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می دهد راضی باشیم.
☀️☀️یاخیرالرازقین☀️☀️

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.