فضیلتی از مولای متقیان امیرالمومنین..
روزی جبرئیل امین نزد رسول خدا بود . در این هنگام امیرالمؤمنین (ع)وارد شد. جبرییل به احترام ایشان از جا حرکت کرد. پیغمبرفرمود : آیا به احترام این جوان از جا بر می خیزی ؟
جبرییل عرض کرد : بله چون او حق استادی به گردن من دارد، وقتی خداوند مرا آفرید از من پرسید که من کی ام و نامم چیست؟و تو کیستی و نامت چیست؟
من متحیّر شدم ماندم که چه بگویم..
این جوان وارد شد و به من فرمود: بگو'’ أنت ربّ الجلیل و اسمک الجمیل و أنا عبدک الذلیل و اسمی جبرییل'’
پیامبر اعظم (ص) فرمودند : تو چه وقت آفریده شدی؟
عرضه داشت: از زمانی که من خلق شده ام ستاره ای بود که هر سی هزار سال یکبار طلوع می کرد و من آن را سی هزار بار دیدم..
حضرت فرمود آیا آن ستاره را می شناسی؟
عرض کرد بله یا رسول الله،
حضرت فرمود: علی جان قدری عمامه ات را بالا ببر،
که نوری از پیشانی امیرالمومنین ساطع شد که جبرئیل عرضه داشت : به خدا قسم این همان ستاره است.
( کتاب شریف القطره - ج 1. علامه مستنبط)
————————-
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سجادي پور در 1395/11/21 ساعت 03:56:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |